پرش لینک ها

مالیات بنیان آموزش پایدار

امروزه نقش نظام مالیاتی کشورها در تامین اهداف اجتماعی،اقتصادی و بودجه ای دولت بر کسی پوشیده نیست.در بعد اجتماعی مهمترین هدف از وضع مالیات کاهش فاصله طبقاتی با توزیع مجدد درآمدهاست.درحالی که هدف اقتصادی وضع مالیات،تثبیت نوسانات اقتصادی،تخصیص منابع بین بخش های مختلف وکمک به تسریع فرایند توسعه است.هدف بودجه ای وضع مالیات نیز تامین منابع مالی وبودجه دولت است علاوه بر این،عملکرد دستگاه مالیاتی در حوزه اجرا نیزشامل بهبود تمکین مالیاتی،ساده سازی وشفافیت قوانین ومقررات،ارتقاء اعتماد عمومی ودسترسی به اطلاعات فعالیت های اقتصادی اشخاص وایجاد رضایت مندی در مودیان است.
یکی از چالش های اساسی نظام های مالیاتی درکشورهای درحال توسعه عدم اطلاع شهروندان ازکارکردهای مثبت مالیات در جنبه‏های گوناگون زندگیشان است ،درواقع شهروندان شناخت کافی ازاینکه در مقابل پرداخت مالیات چه چیزی بدست میاورند، ندارند.این فقدان آگاهی می تواند زمینه ساز شکاف بین نظام مالیاتی ومودیان شود.مالیات تاثیرات وکارکردهای گوناگونی در جامعه دارد،شناخت این کارکردها وتاثیرات می تواند زمینه ساز ارتقای فرهنگ مالیاتی شهروندان شود، مطلب پیش رو به تاثیرات مالیات بر آموزش اختصاص دارد.در دوران کنونی اطلاعات ودانش به یکی از مهمترین منابع قدرت تبدیل شده است که می تواند زمینه ساز دستیابی به انواع دیگر قدرت مانند قدرت اقتصادی،سیاسی ونظامی و.. شود.نقش اطلاعات ودانش در دوران کنونی آنچنان مهم است که برخی اندیشمندان دوره کنونی را عصر اطلاعات وجوامع پیشرفته را جوامع دانایی می‏دانند. دانش، محوری ترین منبع ومنشاء تولید در جهان امروز است.از این رو نیروی انسانی متخصص را محور توسعه می دانند ویکی از ابعاد مهم شاخص توسعه انسانی، آموزش است.علاوه بر این انتقال اطلاعات ،دانش، آگاهی، ارزش ها و سنت هابه افراد از ضروریات هر جامعه ای است بنابراین هر جامعه ای برای تامین نیروی انسانی مورد نیاز خود دربخش های گوناگون، نیل به توسعه پایدارونیز انتقال میراث فرهنگی خود به شهروندان نیازمند نظام آموزشی کارآمد است.
هرچند آموزش افراد از دوران کودکی شروع می شود ودر مراحل مختلف زندگی ادامه دارد;اما مقاطع تحصیلی مهمترین دوره های آموزشی هستند که افراد جامعه به شکل نظام مند آنرا می گذارنند.کادر آموزشی کارآمد ومتخصص، زیرساخت های آموزشی، تجهیزات وتکنولوژی های جدید ،امکانات کمک آموزشی وایجادفرصت های برابر آموزشی برای همه شهروندان از مهمترین بایسته‏های یک نظام آموزشی است. فراهم نمودن موارد مذکور نیازمند منابع مالی و سرمایه گذاری های مداوم است. تامین این امکانات و زیرساخت ها با توجه به پیشرفت سریع علوم وفنون در دوران کنونی بیش از پیش ضروری است.اما سرمایه گذاری در نظام‏های آموزشی به دلایل مختلف از جمله:بازگشت دیر وغیر مستقیم سرمایه، ناملموس بودن عواید و منافع مادی و نیزعدم تمایل دولت ها به واگذاری امرخطیر آموزش به بخش خصوصی بسیارمحدود است، به این دلیل برخی کشورها منابع کمی برای نظام آموزشی در مقایسه با سایر حوزه ها در اختیار دارند.به این ترتیب سرمایه به سمت وسوی آموزش جریان ندارد وتنها بخش های خاصی از حوزه آموزش که سود آور است مورد توجه بخش خصوصی است.بنابراین دولت ها باید با استفاده از مکانیزم های که در اختیار دارند بخشی از سرمایه جامعه را به سمت آموزش سوق دهند.بسته به ساختار اقتصادی کشورهای مختلف، تامین این منابع متفاوت است.دربرخی کشورها ترکیبی از درآمدها با منابع گوناگون برای حوزه آموزش در نظرگرفته می شود و دربرخی دیگر تنها یک منبع یا منابعی خاص مالی.مثلا در اقتصادهای تک محصولی،فروش مواد خام منبع اصلی تامین بودجه نظام آموزشی است.اما اقتصاد تک محصولی آسیب پذیر است وتحت تاثیر نوسانات قیمت است.وابسته کردن نظام آموزشی به درآمدهای ناشی از صادرات مواد خام سبب آسیب پذیری این حوزه مهم می شود.با کاهش درآمدهای دولت ها،بودجه مورد نیاز نیز کاهش می یابد.
بنابراین دولت ها نیاز به منابع درآمدی پایداری برای تحقق مسئولیت های آموزشی خود دارند.مالیات یکی از مهمترین درآمدهای دولت است که دارای ثبات بیشتری نسبت به سایر منابع است. نظام مالیاتی کارآمد می تواند به رشد وتوسعه نظام آموزشی هرکشوری یاری رساند.مسئله آموزش را نمی توان به صرف اینکه جذابیتی برای سرمایه گذاری نداردبه حاشیه راند.آموزش از مهمترین مسئولیت های حاکمیتی دولت هاست که اهمیتی به اندازه امنیت،حفظ تمامیت ارضی وبهداشت دارد.شهروندان باپرداخت مالیات، دولت را در یکی از مهمترین وظایفش یاری می رسانند.تاثیرات وپیامدهای مثبت این مسئله تنها محدود به نظام آموزشی نیست وبربسیاری از جنبه‏های اجتماعی تاثیر گذار است. همچنین شهروندان متناسب با بهره ای که از مواهب وامکانات یک کشور می برند مالیات می‏پردازند تا زمینه عدالت آموزشی فراهم شود.
بنابراین با توجه به جوان بودن جمعیت کشور،پیشرفت روزافزون علوم وفنون،گستردگی نیروهای شاغل درحوزه آموزش وتکیه روافزون بخش های گوناگون اقتصاد بردانش،ضرورت تامین نیازهای اساسی نظام آموزشی بیش از هرزمان دیگری احساس می‏شود.از این رهگذر مالیات یکی از قابل اتکاترین منابع یاری دهنده دولت در انجام این وظیفه مهم است. دولت با تکیه بر مشارکت اجتماعی شهروندان می‏تواند نیازها و الزامات نظام آموزشی را تامین کند، نیازهایی که در عصر اطلاعات ودانش هر روز ابعاد وجنبه‏های تازه ای پیدا می کند و دیگر تکیه بر درآمدهای ناپایدار جوابگوی آنها نیست. نباید به نیازهای نظام آموزشی به مثابه یک هزینه برای جامعه نگریست چرا که در عصر اطلاعات، تولید دانش منجر به تولید انواع دیگر سرمایه می شود، از اینرومشارکت شهروندان پس اندازی برای آینده ای روشن است.

پیام بگذارید

این وب سایت از کوکی ها برای بهبود تجربه وب شما استفاده می کند.